نسل کشی یهودیان مدینه توسط محمد
یثرب (مدینه امروزی) شهری تجاری بوده که اکثر ساکنان آن را قبایل یهودی در بر می گرفته, از مهم ترین این قبایل می توان به بنی نضیر, بنی قریظه و بنی قینقاع اشاره کرد که هر یک به سبب توحش و جاه طلبی محمد به سرنوشتی دردناک دچار شدند. یهودیان یثرب بر خلاف قبایل بدوی شبه جزیره عرب شهر نشین بوده اند و در حرفه های مختلفی تخصصی داشتند, از جمله کشاورزی و باغداری,زرگری و آهنگری, همچنین به سبب موقعیت جغرافیایی این شهر در مسیر تجاری که افریقا را به آسیای صغیر متصل می کرد مردم مدینه قالباً تاجرانی ثروتمند بودند البته همین ثروت و باغ های خرم آنها بود که محمد را برای تصاحب آنها به طمع می انداخت.
در مقاله ماجرای غرانیق به حیله محمد در تمجید از بت های قریش برای کم کردن فشار تحریم ها اشاره کردیم, در نتیجه این ماجرا با کم شدن فشار موقعیت طلایی برای فرار محمد پدید آمد و پس از ۱۳ سال خفت و خواری در مکه, او به همراه یارانش مخفیانه به سمت مدینه رفتند در همین هنگام مسلمانان پناهنده در حبشه نیز در مدینه به محمد پیوستند, محمد که به خوبی از تجربه تلخ دعوت به اسلام در مکه آموخته بود که توهین و فحاشی به ادیان دیگر روش مناسبی برای تبلیغ و گسترش اسلام نیست (تاریخ طبری,جلد ۳ , صفحه۸۶۸-۸۶۹) پس او این بار در ابتدا از راه دوستی و هم پیمانی با مردم مدینه را در پیش گرفت, و اینگونه بود که مسلمانان به مدینه مهاجرت کردند و از فشار قریش در مکه رهایی یافتند.
در آغاز هجرت مسلمانان به مدینه, محمد به یک پیمان دفاعی پیوست که در آن همه قبایل مدینه را موظف به دفاع از این شهر در برابر دشمن خارجی می کرد, علاوه بر این محمد در خیال خود می پنداشت چون اسلام را از روی دین یهود و مسیح الگو برداری کرده است و قبله مسلمانان (تا قبل از فتح مکه) همانند یهودیان به سمت سرزمین مقدس یعنی اسرئیل قرار داده و اسلاطیر و پیامبران یهودی را در کتابش اورده پس یهودیان به دعوت او پاسخ مثبت خواهند داد.
"كسانى كه قبل از ین كتاب [آسمانى] به ايشان داده ايم, آنان به [قرآن] ایمان می آورند" (قصص,آیه ۵۲)
در این مقاله خواهیم دید که این پیشگویی اللّه (محمد) هرگز به حقیقت نمی پیوندد و یهودیان مدینه حتی با از دست دادن مال,جان, خانه وکاشانه خود حاضر به ایمان اوردند به دین محمد نمی شوند.
پس از ورود مسلمانان به پیمان دفاعی یثرب, محمد برای اولین بار بعد از ۱۳ سال هم پیمانانی پیدا کرده بود که از او محافظت می کردند و این باعث شد که محمد با بی پروایی بیشتری فرمان به غارت کاروان های تجاری و قبایل کوچکتر را بدهد (در مقاله دیگر به جزئیات راهزنی و غارت کاروان ها به فرمان محمد می پردازم).
این غارت گری های محمد به جنگ بدر انجامید که در آن مسلمانان قصد غارت کاروان تجاری ابوسوفیان رئیس قبیله قریش را داشتند که به پیروزی مسلمانان در این نبرد انجامید, محمد بعد از این پیروزی با اعتماد به نفس بیشتر به فکر توسعه طلبی در مدینه و غارت ثروت بی شمار قبایل یهودی افتاد.
محمد که از ابتدا به اموال یهودیان چشم طمع داشت فقط به دنبال بهانه ای برای عملی کردن اهداف شوم خود بود پس بعد از چنگ بدر یهودیان مدینه را جمع می کند و آنان را تهدید می کند که اگر به دین او ایمان نیاورند سرنوشتی مانند قریش در انتظار آنهاست.( سیرۀ رسول الرحیق المختوم,صفحه ۳۲۶,صفی الرحمن مبارکپوری)
اما یهودیان مدینه که از کپی برداری های احمقانه محمد از دین خود به خوبی آگاه بودند و حتی به خاطر عدم دانش محمد از تاریخ ادیان ابراهیمی او را مورد تمسخر قرار می دادند و همواره به دعوت او نه گفته بودند ولی این بار برای اولین بار محمد آنهار را مستقیماً تهدید به جنگ می کرد!
دوستان و خوانندگان عزیز خاطرات یک مسلمان سابق, همیشه به ما به دروغ گفته اند که اسلام از طریق دعوت و نامه و ... گسترش یافته شده اما در اینجا خود میبینید که محمد به جای دعوت یهودیان به اسلام, در صورت مسلمان نشدن آنها را به نابودی تهدید می کند و از این قبیل رفتار وحشیانه محمد بسیار زیاد هستند و شاید اگر حمایت همین مردم یثرب از محمد نبود ما هرگز اسم این جنگ سالار وحشی را نمیشنیدیم.
نسل کشی بنی قینقاع
اولین قبیله از یهودیان مدینه که قربانی جاه طلبی و تمامیت خواهی اسلام (محمد) شد بنی قینقاق بود, ماله کشان دینی از گذشته برای توجیح وحشی گری های محمد بر علیه همپیمانش به آنها تهمت فتنه گری و پیمان شکنی می زنند در صورتی که خودمحمد با استفاده از قرآن در حیله گری پیش قدم بوده و به محمد در صورت بیم خیانت!!! اجازه پیمان شکنی میداده ;
"و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمىدارد" (انفال,آیه ۵۸)
بهانه جویی های محمد از نظر مسلمانان مصداق خیانت بوده اند:
در کتاب سیرۀ نبی تالیف محمد رشاد ارشاد سال ۱۹۷۶ نقض پیمان صلح با بنی قینقاع از طرف مسلمانان به دلیلی صورت گرفت که، "در چشم، حرکات وسکنات یهود آثار خیانت و عدم پابندی به پیمانی که با رسول خدا بسته بودند مشاهده میشد…"
حتی مسلمانان اینکه یهودیان و مسلمانان با هم در یک شهر زندگی می کردند و با یکدیگر در کوچه و بازار حشر و نشر داشتند را مصداق پیمان شکنی میدانستند !!
"ایشان در کار های روزمره با مسلمانان آمیزش داشتند و از بسا اسرار شان مطلع بودند و ازین رو مسلمانان چارۀ نداشتند جز اینکه کاری را انجام نمایند که خود را از شر ایشان مامون گرداند بناءً پیغمبر (ص) در اثر همین اعمال شان با یهود نقض پیمان را اعلان نمود."
"روزی یک مرد زرگر یهودی زنی مسلمان را خشمگین کرد, او جامه زن را به پشت او گره زد و وقتی زن برخاست اندامهای تناسلی وی آشکار شد. مرد مسلمانی شاهد این رویداد به دفاع از زن مسلمان مرد یهودی را کشت, بهودیان نیز به تلافی مرد مسلمان را کشتند."
ولی این توجیح ماله کشان برای نسل کشی یک قبیله اصلاً منطقی نیست, به فرض اینکه افرادی خطا کرده اند آیا باید به جای مجازات خطا کاران کل قبیله را مجازات کرد !!! مگر این خود قرآن نیست که می گوید "هیچ کس بار گناه دیگری را بر ندارد." (نجم,آیه ۳۸).
ماجرای غارت و کوچ اجباری بنی قینقاع به روشنی نشان میدهد که چه گونه محمد به طمع مال و اموال این قبیله به دنبال بهانه ای برای آغاز جنگ بوده.
سیدابوالاعلی مودودی مینویسد:
"در روز پانزدهم شوال سال دوم بعد از هجرت,پیامبر سربازان خود را بسیج کرد و یهودیان را برای ۱۵ روزمحاصره کرد و آب بر آنها بست. بنی قینقاع مجبور شد که بدون هیچ شرطی تسلیم شود و به قضاوت پیامبر بر جانهایشان,ثروتشان,زنها و بچه هایشان تن در دهند. پیامبر با وساطت عبداللّه بن ابی سلول (از قبیله خزرج) تصمیم گرفت که بنی قینقاع از مدینه تبعید شوند و اموال و اسلحه و ابزار های خود را در مدینه بگذارند."
در باره این واقعه در سیرۀ نبی چنین بیان شده است:
"ایشان به این ترتیب از مدینه برآمدند و تمام دارئی خود را بشمول اموال منقول و غیر منقول، نقد و جنس، آلات و ادوات حربی به مسلمانان به غنیمت دادند. و مقدار این غنایم خیلی زیاد بود، زیرا این یهودیان کسب زرگری داشتند و ثروت زیادی اندوخته بودند، و در عین حال ایشان به آلات و اسباب جنگی هم علاقه داشته و اسلحۀ زیادی جمع کرده بودند که همۀ آن را گذاشته نقل مکان نمودند،…".
صفی الرحمن مبارکپوری نقل میکند که بنی قینقاع تمام اجناس,ثروت و اسباب و وسایلشان را به پیامبر (ص) دادند, او یک پنجم آنها را برداشت و باقی را بین مردانش تقسیم کرد. آنها به ازروع در سوریه رفتند و مدتی در آنجا ماندند و در مدت کوتاهی نابود شدند.
نسل کشی بنی نضیر
بعد از برخورد وحشیانه محمد با قبیله بنی قینقاع, کعب بن اشرف از بزرگان قبیله بنی نضیر به نیت شوم محمد برای نابوده و غارت اموال یهودیان مدینه پی برده و به طور طبیعی مانند هر رهبری به فکر تضمین امنیت قبیله خویش می افتد پس به مکه می رود تا با قریش برای عقد پیمان دفاعی در برابر توحش محمد مذاکره کند, او برای جلب پشتیبانی بزرگان قریش در باره کشته شد گان قریش در جنگ بدر اشعاری می سروید, به گفته مورخین مسلمان, محمد و یارانش به بهانه ی توهین آمیز بودن این اشعار تصمیم به ترور او می گیرند!!!
سیدابوالاعلی مودودی مینویسد:
"کعب بن اشرف, رئیس بنی نضیر تلاش کرد که احساسات قریشیان را با خواندن اشعاری در وصف سران قریش که در جنگ بدر کشته شده بودند تحریک کند و دل آنها را بدست بیاورد. سپس به مدینه بازگشت و اشعاری اهانت آمیز در وصف زنان مسلمان سرود,در نتیجه این بد سگالی, پیامبر(ص), محمد بن مسلمه انصاری را در ربیع الاول سال سوم بعد از هجرت فرستاد تا او را بکشد"
روایت ترور کعب بن اشرف به دستور محمد:
"جابر عبداللّه نقل کرده: رسول اللّه گفت چه کسی حاضر است کعب بن اشرف را که اللّه و رسولش را رنجانده بکشد؟ مسلمه برخاست و گفت; ای رسول اللّه, آیا مایلی که من او را بکشم؟, پیامبر گفت; آری. مسلمه گفت; پس اجازه بده که من دروغ بگویم. پیامبر گفت;می توانی دروغ بگویی." (صحیح بخاری, جلد ۵ کتاب ۵۹ شماره ۳۶۹)
بعد از آن که محمد فرمان ترور کعب بن اشرف را صادر می کند مسلمه به همراه دو نفر دیگر شبانه به دروغ برای درخواست کمک مالی به خانه کعب می روند و او را با ضربات چاقو وحشیانه به قتل می رسانند.
ماله کشان دینی همواره تلاش می کنند که اسلام را دین صلح جا بزنند ولی آیا ترور منتقدین یا شعرا به دستور پیامبر "صلح و رحمت" نشان از بنیاد تروریستی دین وحشیانه او ندارد ؟؟؟
لازم است در اینجا ذکر کنم که این اولین و آخرین باری نیست که محمد دستور به ترور و شکنجه منتقدین و مخالفان خود را می دهد.
یکی دیگر از دلایلی که ماله کشان دینی برای رفتار وحشیانه محمد در نسل کشی بنی نضیر, شرکت نکردن آنها در جنگ احد است, یعنی زمانی که مردم قریش برای انتقام از غارت کاروان تجاری خود در جنگ بدر تصمیم به حمله به مدینه را گرفتند, محمد از بنی نضیر بعد از ترور وحشیانه کعب بن اشرف و نسل کشی هم کیشانشان در بنی قینقاع انتظار داشته به پیمان خود وفا دار بمانند !!!
بعد از شکست سخت محمد در جنگ احد, او به دنبال بهانه ای بود که کار بنی نضیر را یکسره کند,او به خوبی می دانست که شرکت نکردن آنها در جنگ احد بعد از رفتار محمد با یهودیان مدینه دلیل منطقی نخواهد بود, به روایت سیدابوالاعلی مودودی, چندی بعد از جنگ احد چند تن از یاران محمد به اشتباه دو نفر از قبیله بنی امیر را که از هم پیمانان محمد بودند را می کشند, بر اساس قوانین رایج بین قبایل شبه جزیره عرب قبیله قاتل موظف به پرداختن دیه به قبیله دیگر بوده, محمد برای پرداختن دیه از بنی نضیر که هیچ مسئولیتی در این جنایت مسلمانان نداشتند کمک میخواهد, بنی نضیر که به خوبی آگاه بوده که محمد به دنبال پیدا کردن بهانه ای برای تصاحب زمین های زراعی مرغوب آنها در یثرب است (صحیح بخاری جلد ۹ کتاب ۹۲ شماره ۴۴۷) پس برای گرفتن بهانه به این خواسته غیر منطقی محمد تن در می دهند و در پرداخت دیه به او کمک می کنند.
محمد که باز هم در پیدا کردن بهانه برای نابودی بنی نضیر ناکام مانده بود این بار دست به دامن جبرائیل می شود و ادعا می کند که این فرشته او را مطلع کرده که بنی نضیر با انداختن سنگی از بالای ساختمانی قصد کشتن او را داشته اند!!
این ادعای محمد بسیار مسخره به نظر میرسد از آنجایی که اگر یهودیان مدینه قصد کشتن او را می داشتند, راه های موثرتری برای کشتن او وجود داشته. ولی حتی با فرض درست بودن ادعای محمد, آیا او حق داشته به جای مجازات چند نفر همه افراد یک قبیله از جمله زن,بچه و پیر را مجازات کند؟؟؟
در ربیع الاول سال چهارم هجری محمد بنی نضیر را محاصره کرد, و آنها بعد از ۶ روز (بعضی منابع ۱۴ روز) تسلیم شدند و این چنین مجبور به ترک میهن و منزل خود شدند, برخی به سوریه و برخی دیگر به قلعه خیبر پناه بردند.
صفی الرحمن مبارکپوری نقل می کند; " رسول اللّه سلاح های آنها,زمین های آنها,جانه های آنها و ثروتشان را به تصرف خود در آورد. در میان تصرفات و غنائم ۵۰ زره,۵۰ کلاه خود و ۳۴۰ شمشیر وجود داشت."
اما اصلی ترین جنایت محمد در نسل کشی یهودیان مدینه, ماجرای قتل عام وحشیانه بنی قریظه است که برای توضیح این جنایت وحشیانه نیاز به یک مقاله جداگانه است.
در پایان به شما عزیزان یادآور می شوم که رفتار وحشیانه مسلمانان امروز بر اساس همین سنت ها و رفتار های محمد بنا شده اند, بر اساس اسلام و قرآن, محمد بهترین الگو برای مسلمانان است و رفتار او همواری در همه زمان ها باید الگوی یک مسلمان واقعی باشد پس بی خود نیست مسلمانان از این رفتار او پیروی می کنند ولی چون این رفتار به حدی غیر انسانی و زننده است عده ای دیگر از مسلمان ها برای جلو گیری از آبروریزی دست به ماله کشی میزنند.
غلط کردی عوضی هرکه باآل علی درافتادورافتادبرودهنت واب بکش بعداسم پیامبرخداروببرملعون
پاسخحذف