پیشگویی های احمقانه محمد "پیامبر اسلام"

بسیار پیشتر از محمد و بعد از او افرادی ادعای پیامبری کردند و درباره ی  پایان جهان و جهان پس از مرگ پیشگویی هایی ارائه دادند. شاید زمانی در شهر اورشلیم یا اسکندریه روزی چند نفر ادعای پیامبری می کردند و عده ای را به گرد خود جمع می کردند.

معادل کلمه پیامبر در لاتین "Prophetam" به معنی پیشگویی کننده است, در واقع پیامبر فردیست که از وقایع آینده تا روز نهایی یا همان "قیامت" پیش گویی میکند و برای پشت سر گذاشتن دشواری های رو به رو دستور العمل هایی به عنوان احکام یا شریعت ارائه می کند.

یکی از راه های تشخیص پیامبر راستین از پیامبر دروغین برسی همین پیش گویی هاست, محمد نیز مانند بقیه پیامبران پیشگویی های می کند که بر اساس آن سرنوشت انسان ها پس از مرگ مشخص میشود, حالا در اینجا به برسی تعدادی از این پیشگویی ها او می پردازیم تا ببینیم آیا محمد واقعاً با عالم غیب در ارتباط بوده یا اینکه او فقط یک انسان روان پریش بوده.

نشانه های فرا رسیدن قیامت :

"از شُعَیب,از ابو الزناد از عبدالرحمن روایت ازت که ابوهریزه گفت: همانا رسول اللّه صلی علیه و سلم فرمود:«قیامت بر پا نمی شود تا آنکه دو گروه بزرگ با یک دیگر بجنگند و از هر دو گروه شمار زیادی کشته شوند, در حالی که دعوتشان یکی است, و تا آنکه حدود سی دَجّال دروغگو پدید آیند که هر یک ادعا می کند که فرستاده خداست. و تا آنکه علم (دین با مرگ علمای دین) بر گرفته می شود و زلزله ها فزونی می گیرد و زمان به شتاب می گذرد, و فتنه ها پدید می آید, و هَرَج زیاد می شود و آن (به معنای) کشتن است, و تا آنکه چون: صدقه (زکات) خود را به کسی عرضه می کند, کسی که به وی عرضه می کند, کسی که به وی عرضه کرده است می گوید: مرا بدان نیازی نیست, و تا آنکه مردم در ساختن بناهای بلند به رقابت می پردازند, و تا آنکه مردی از قبر کسی می گذرد و می گوید: کاش من به جای تو بودم, و آنکه افتاب از مغرب طلوع می کند و چون طلوع کند و مردم آن را ببینند-یعنی-همگی ایمان می آوردند ولی این وقتی است که: «کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود بدست نیاورده, ایمان آوردنش سود نمی بخشد»(انعام ۱۵۸) و قیامت بر پا میشود در حالی که دو مرد جامه های خود را در جلوی خود گسترده اند و به انان فرصت نمی دهند که آن را بفروشند یا آن را بردارند و بپیچند, و قیامت بر پا مشود و همانا مردی که شیر شتر خود را دوشیده برگشته است, فرصت خوردن آن را نمی یابد, و قیامت بر پا میشود و کسی که آبخواره حیوانات خود را تعمیر کرده فرصت نمی دهند که در میان آن آب بریزد, و قیامت بر پا میشود و کسی لقمه اش را به سوی دهان می برد ولی او را فرصت نمی دهد که آن را بخورد» " (صحیح بخاری, ج ۷, باب فتنه, ص ۴۰۳)

بر اثاث این حدیث, محمد از مجموعه رویداد هایی خبر می دهد که پیش از برپا شدن قیامت اتفاق خواهند افتاد. درمیان همه پیش گویی های بالا مسلمانان به طور مثال این قسمت که محمد می گوید "مردم در ساختن بناهای بلند به رقابت می پردازند" را به پیش بینی محمد از ساخته شدن برج های بلند در زمان حاضر نسبت می دهند ولی به طور کامل از دیگر پیش بینی های احمقانه او چشم پوشی می کنند.

جنگ بین دو گروه بزرگ: این پیشگویی محمد آنقدر گنگ است که اصلاً نمی شود اسم آن را پیشگویی گذاشت, جنگ بین چه گروه هایی در چه مکانی, برای مثال بر اساس روایت تاریخی خود مسلمانان چندی بعد از مرگ محمد فتنه اول (قتل عثمان و جنگ های علی) و بعد از ان فتنه دوم (به حکومت رسیدن یزید بن معاویه) رخ می دهد که گروه های از بین مسلمانان رو به روی هم قرار می گیرند,  تا امروز بین گروه های زیادی جنگ در گرفته این پیشگویی محمد مثل این است که فردی بگوید که "روزی در خاورمیانه جنگی در خواهد گرفت" با احتساب اینکه در منطقه ملتهب خاورمیانه هر لحضه امکان در گرفتن جنگ وجود دارد این پیشگویی اساساً احمقانه است آن هم از طرف فردی که ادعای ارتباط با عالم غیب را دارد !!!

ادعای پیامبری حدود سی دجال: محمد ادعا می کند که تا زمان بر پاشدن قیامت حدود سی نفر ادعای پیامبری می کنند, اندکی بعد از مرگ محمد فقط در شبه جزیره عرب  افراد زیادی ادعای پیامبری کردند که توسط خلفای راشدی به تیغ سپرده شدند, از مرگ محمد تا امروز قطعا بیش از ۳۰ نفر که او پیش بینی کرده ادعای پیامبری کردند حتی بعضی از آنها مثل جوزف اسمیت (پیامبر مورمن ها), رون هابارد (موسس تعالیم سایمنتولوژی) , بهاء الله(پیامبر بهایی ها ) و ..... طرفداران نسبتاً زیادی دارند, امروزه شما با مراجه به یک مرکز روان درمانی قطعاً افراد زیادی را مشاهده خواهید کرد که به دلیل مریضی های گوناگون روانی ادعای پیامبری, خدایی, امام زمان , عیسی و .... می کنند که تعداد آنها قطعاً بیشتر از پیشگویی محمد است.

زلزله: اینکه محمد از زلزله های فراوان قبل از برپاشدن قیامت خبر می دهد تنها نشان از جهان بینی محدود او به شبه جزیره عرب است زیرا در اندونزی,ژاپن و دیگر مناطق زلزله خیز جهان رخ دادن به طور روزانه برای آنها اتفاقی کاملاً معمولی است.

افزایش سرعت زمان: این پیشگویی محمد نشان از عدم شناخت او از مفاهیم فیزیکیست, البته این عدم شناخت علمی برای یک فرد معمولی که در قرن ۷ میلادی در شبه جزیره عرب زندگی می کرده کاملاً عادیست.

طلوع آفتاب از غرب: در اینجا هم مانند مثال بالا این پیش گویی از جهان بینی محدود یک انسان معمولی ۱۴۰۰ سال پیش خبر می دهد که هیچ دانشی از علم فیزیک و کیهان شناسی ندارد و فکر می کند که زمین صاف است و خورشید در برکه ای گل الود غروب می کند (سوره کهف آیه ۸۶) نه یک پیامبر که با عالم غیب و خالق جهان در ارتباط است.

"تا به غروبگاه خورشيد رسيد. ديد كه در چشمه‌اى گِل‌آلود و سياه غروب مى‌كند و در آنجا مردمى يافت. گفتيم: اى ذوالقرنين، مى‌خواهى عقوبتشان كن و مى‌خواهى با آنها به نيكى رفتار كن." (کهف, ۸۶)

(در آینده  در مقاله ای به اشتباه های علمی قرآن در مورد زمین اشاره خواهم کرد)

پیشگویی از پیروزی رومی ها و شکست ایرانی ها:

یکی از اصلی ترین ادعا های مسلمانان برای پیامبری محمد, پیشگویی شکست ایرانان از رومی هاست که در سوره روم به آن اشاره شده;

"الف، لام، ميم.(۱) روميان مغلوب شدند(۲),در نزديك اين سرزمين. و پس از مغلوب شدن بار ديگر غالب خواهند شد(۳), در مدت چند سال. فرمان، فرمان خداست؛ چه پيش از پيروزى و چه بعد از آن. و در آن روز مؤمنان شادمان مى‌شوند(۴) "

من به شخصه بر این باورم که این پیشگویی محمد از با اخلاف بسیار از دیگر پشگویی های او به حقیقت نزدیکتر است ولی با این همه به عنوان یک پیش گویی که از عالم غیب و اللّه که دانا به همه امور است بسیار گنگ و پر از خطاست, و اگر مسلمانان این را به پای بهانه جویی من به عنوان یک کافر بگذارند من هم باور مسلمانان به صحت این پیشگویی را به خاطر ایمان کور کورانه آنها به اسلام و محمد می دانم,با توجه به اینکه حاکمان مناطق عرب نشین حیره و یمن مستقیم توسط پادشاهان ساسانی انتخاب می شدند و تحت سیطره ایران بودند و اعراب با مناطقی مثل شام که در آن زمان جزء از امپراتوری روم بود ارتباط تجاری داشتند این کاملاً منطقی است که تجار عرب درکی از مسائل سیاسی-اقتصادی زمان خود داشته باشند.

پس بنابر این پیش بینی جنگ ایران و روم و حتی حدس زدن پیروز این مناقشات امری غیبی و الهی نیست و نشان از ارتباط پیشگو با عالم غیب را ندارد, برای درک بهتر به پیش بینی فروپاشی اتحاد جماهیر شروی توجه کنید, بسیاری از تحلیل گران سیاسی بر اثاث انقلاب مجارستان در سال 1956 و رخ دادن بهار پراگ در سال 1968 (و دیگر دلایل اقتصادی, سیاسی و .....)  از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آینده اطمینان داشتند و درست بعد از ۲۴ سال این پیش بینی در سال 1992 حقیقت یافت, ولی آیا پیش بینی چنین رخ دادی نشان از علم غیب دارد؟؟؟

در مورد پیش بینی محمد نیز مطالب گنگی وجود دارد, اول اینکه تعریف از جنگ بین ایران و روم چیست؟ زیرا ایران از زمان هخامنشیان تا زمان سلجوقی با روم در حال جنگ بوده , حتی اگر بر اساس باور رایج این پیش بینی را به جنگ های بین ساسانیان و روم نسبت دهیم بازه این جنگ ها از سال 603میلادی تا قرداد صلح در 629 میلادی, نبرد های زیادی بین ایران و روم رخ میدهد, محمد از شکست رومی ها در کدام نبرد ها صحبت می کند؟؟ یا رومی ها دقیقاً در کدام نبرد ها پیروز می شوند ؟؟؟ 

محمد در آیه ۴ سوره روم پیش بینی می کند که بعد از شکست های اولیه رومی ها, آنها بعدر از مدت کمی پیروز می شوند, در این آیه از عبارت عربی بِضْعِ سِنِينَ استفاده شده که بِضْعِ در عربی معادل عددى است از سه تا نه، «من الثلاثة الى التسعة» (تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: ۱۷۲)

اما از زمان سقوط اورشلیم توسط ایرانیان در سال ۶۱۴ میلادی تا زمان عقد قرداد صلح و بازگشت این سرزمین ها به رو در سال ۶۲۹ میلادی تقریباً ۱۵ سال می گذرد که این زمان از زمانی که محمد پیش بینی کرده به روشنی بیشتر است.

و در آخر قسمت خنده دار این ماجرا این است که بر اساس احادیث زمان گفته شدن این آیه پس از پیروزی رومی ها بر ایرانیان آمده. (سنن ترمذی, ج ۵ )

نظر خود محمد در مورد پیشگویی های دیگران : 

بر اساس این حدیث (بخاری, ج ۶ ص ۳۹۸) مسلمانان از افرادی به محمد خبر می دهند که از آینده پیش بینی می کنند و پیش بینی های آنها درست هستند. محمد در جواب می گوید که این افراد از طریق جن ها ( :))))) ) که از عرش استراق سمع می کنند این اسرار را می آموزند و در آن "صد دروغ" می آمیزند, پس بر اساس منطق خود محمد و نگاهی به همه پیش بینی های او می توان به این نتیجه رسید که او با عالم غیب و خالق جهان در ارتباط نبوده و فقط از طریق اجنه ( :))))))))‌ ) به اسرار پی می برده که با "صد ها " روغ آنها رو مخلوط می کرده.

و در آخر اینکه آیا طبق منطق خود محمد در مورد انتقال اسرار اللّه توسط اجنه , چگونه می شود ثابت کرد که خود او هم با اجنه در ارتباط نبوده ؟؟!!

مرتد المومنین رهام