اعتیاد ماله کشان قرآن به مغالطه تفسیر به رای!


 

تمام ادعای قرآن بر اینه که بر اعراب جاهلیت نازل شده و حتی وحوش جاهل بدوی می‌تونن قرآن را بی‌واسطه بفهمن.
ولی یک عده ماله به دست برای حفظ دکان دین و توجیه توحش اسلام با کمال وقاحت تو چشم های ما زل میزنند و میگویند؛ «تو نمی‌فهمی قرآن چی گفته! این آیات همه تفسیر دارن!» 
در اینجا به روش ماله کشان به شما نشان میدهم با استفاده از مغالطه تفسیر به رای چگونه میتوان معانی و مفاهیم هر چیزی را تغییر بدهیم.

مثال اول:


بسم الله الرحمن الرحیم﴿۱﴾
خورشید پشتش به ماست﴿۲﴾ تاحالا میدونستی؟﴿۳﴾  پشتش به ماست﴿۴﴾  اگر برگرده تمام هرچی زمین و اینارا درخت اینارا کوهها را میسوزانه﴿۵﴾

حتما این کلیپ رو قبلا دیدید و خندیدید. ولی فرض کنید همچین سوره ای واقعا در قرآن بود.
دراینصورت علمای اسلام حتما چنین تفاسیری ارائه میدادند:

- علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند: "خورشید دراین آیه استعاره از الله سبحانه تعالی میباشد. همانطور که فرموده "الله نور السماوات والارض" و اینکه خدای متعال پشتش ب ماست باین معناست که در آیه ی شریفه فرمود "لن ترانی" یعنی الله سبحانه دیدنی نیست. 

- تفسیر البرهان به نقل از امام باقر: این خورشید همان اهل بیت هستند که همه نور واحد اند که همیشه پشتشان به ما بوده. چراکه ما و دنیای ما،  تحمل نور ایشان را نداریم. اهل بیت علیهم السلام در روایات بعنوان الشموس الطاهره و نور الله الواسعه تعبیر شدند. 
در کتاب مشارق الیقین، حدیثی صحیح از امام صادق نیز آمده که نور دندان فاطمه و علی ع، گاهی که لبخند میزنند، تمام آسمانها و ملکوت را پر میکند تا جایی که ملائکه تحمل این نور را ندارند. وقتی ملائکه تحمل نور دندان اهل بیت را ندارند، تکلیف ما معلوم است که چرا اهل بیت پشتشان به ماست.

- در کتاب انوار نعمانیه نیز به نقل صحیح از امام صادق آمده که منظور از خورشیدی که بالا میرود و پشتش به ماست، امام زمان عج است که در زمان غیبت پشت ابرهای غیبت پنهان شده و انشاالله روزی به ما رو کرده و ظهور خواهد کرد و عالم ما را از نور پر فتوح خویش بهره مند خواهد ساخت. انشاالله

-تفسیر ملا صدرا: اینکه خدا پشتش به ماست، باین معناست که خدای متعال، کامل تجلی نکرده، چراکه عالم کثرات، قابلیت و تحملِ تجلیِ کاملِ باری را ندارد و برای همین در آیه ی ۵و۶ میفرماید که اگر برگرده همه چیز میسوزد. همانطور ک مولانا فرمود: آفتابی کز وی این عاالم فروخت، اندکی گر پیش آید جمله سوخت. پس لاجرم خورشید عالم تابِ الهی پشتش به ماست. اینکه در آیه ی ۶ فرموده "خورشید اونور بالا میره" نیز اشاره به همین حقیقت دارد که الله سبحانه تعالی در عالم خود که عالم وحدت است از عالم ما که عالم کثرت است، در مرتبه ای بالاتری ست.

مثال دوم:


﴿۱﴾ یه توپ دارم قل قلیه  ﴿۲﴾ سرخ و سفید و آبیه  ﴿۳﴾ میزنم زمین هوا میره  ﴿۴﴾ نمیدونی تا کجا میره  ﴿۵﴾ من این توپ رو نداشتم ﴿۶﴾ مشقامو خوب نوشتم  ﴿۷﴾ بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد

 در این سوره مفاهیم عمیقی نهفته است که با تفسیر(=ماله کشی) میتوان به ذات آن دست یافت:

  • آيهٔ يك ﴿۱﴾ مى بينيم به قلقلى بودن اشاره دارد و منظور از توپ همان كره زمين است كه به كروى بودنش اشاره شده است. 

  • آيهٔ دوم﴿۲﴾ : اشاره به سير تكاملى كره زمين دارد، كه بنابر گفته ى دانشمندان زمين اوليه به صورت مذاب بوده كه مى شود سرخ، سپس به عصر يخبندان رسيده كه نشانهٔ آن سفيد است و در نهايت با انبوه آب مواجهيم  که زمين را در برگرفته و آبيست در اين آيه به صورت زيركانه اى به اين سه عصر زمين شناسى اشاره شده است !

  • آيهٔ سوم ﴿۳﴾: اشاره به حركت توپ دارد كه همان كره زمين است،در زمانى كه زمين را ثابت و مركز جهان مى دانستند در اين آيه اشاره به حركت زمين داشته اند، همچنين حركت توپ بر اثر سقوط كه حركت شتابدار است، و بيانگر نظـريه ى جهان شتابدار مى باشد. 
  • آيه چهارم ﴿۴﴾: اين آيه نيز به صورت عجيبى به بى پايان بودن جهان اشاره مى كند. مفاهيمى كه با محاسبات پيچيده كه انيشتين سعى داشت آن را توجيه كند!

  • آيه پنجم ﴿۵﴾: اشاره به خلقت زمين و توحيد در خالقيت و همینطور اشاره به زمان  پیش از بیگ بنگ دارد که علم امروز از تونایی ذرک آن عاجز است.

  • آيهٔ ششم ﴿۶﴾: اين آيه اشاره به سیر تکامل تدریجی (فرگشت) موجودات هستی دارد که بعدها داروین توانست دلایل علمی برای اثبات آن بیابد.

  • آيهٔ هفتم ﴿۷﴾: منظور از بابا در اين آيه خدا است و توپ قلقلی همان کره زمین است و هدیه ای از جانب خدا. اين اصل كه روح بشر از خداست به صورت «زيركانه» در اين آيه مخفى شده.

آيا با وجود چنين نظـمى در اين آيات پى به وجود خدا نمى بريد آيا اينها مى تواند كلام انسان باشد؟ آيا ايمان نياورده ايد ؟! 

مرتد المومنین رهام

نظرات

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

انحرافات جنسی محمد "پیامبر اسلام"

افسانه های عاشورا !!

زندگی‌نامه یک گراز شیعه: این قسمت امام کاظم(ع)